عزیز زهرا کجایی...؟؟
کی میشه آقا بیایی؟با نوای دل میخونم , مهدیه زهرا کجایی؟
آقا به گواه آمده این قطره ی اشکم آقا چه کنم بهر غم و چاره ی رشکم آقا به همه معرفت و عزت آهو یک دانه شفاعت بگذار داخل مشکم 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:22 :: نويسنده : علی دلم مجنون سلطان غریب است که بر هر درد بی درمان طبیب است رضا جان کاش بودم چون کبوتر به بامت می گشودم روز و شب پر زبان در وصف رویت می گشودم غزل از بهر رویت می سرودم تو دریایی و من یک قطره هستم که از شهد ولایت مست مستم
25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:20 :: نويسنده : علی روضه ی قدس رضا چون باغ جنت دیدنی است عطر زهرا دارد و مانند گل بوییدنی است خاک راه زائرش بر گیر گر دستت تهی است دیده ها را خاک این درگه ضیاء بخشیدنی است 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:19 :: نويسنده : علی محبوب رضاست هر که دل ریش تر است از کعبه صفای این حرم بیشتر است اینجاست طبیبی که ندارد نوبت هر دل که شکسته تر بود پیش تر است 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:17 :: نويسنده : علی خورشید در این حرم وضو می گیرد گل در حرم تو آبرو می گیرد مهتاب به پابوسی تو چون آید با دیدن گنبد تو رو می گیرد تو حجت پاک کبریایی مولی سلطان سریر مرتضایی مولی ای دل بیا سفر به حریم رضا کنیم وز این طریق کسب رضای خدا کنیم در زیر پای او که شد ایوان طلا شاید مس وجود خود را طلا کنیم 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:14 :: نويسنده : علی در کعبه ی کوی تو هر آنکس که بیاید از قبله ی ابروی تو در عین نماز است بر خیز که رحمت از سماء می آید بر خلق جهان گره گشا می آید بر حضرت کاظم این بشارت دادند گفتند گه نو گلت رضا می آید ما جمع پریشان که در شور و نوائیم جارو کش سلطان غریب الغربائیم در حشر چو گویند این الرضوییون صد شکر که ما ریزه خور خان رضاییم 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:8 :: نويسنده : علی جز درگه حق به درگهی رو نکنم بر هیچ کسی غیر رضا (ع) خو نکنم سوگند به خداوند که تا آخر عمر ترک حرم ضامن آهو نکنم 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:7 :: نويسنده : علی با نام رضا به سینه ها گل بزنید با اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود: که هر زمان گرفتار شدید بر دامان ما دست توسل بزنید 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 12:5 :: نويسنده : علی من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج شرمنده ی عطای تو یا ثامن الحجج از کار من گره نگشاید کس مگر دست گره گشای تو یا ثامن الحجج 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 11:58 :: نويسنده : علی دل من گم شد اگر پیدا شود بسپارید امانات رضا و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش به ملاقات رضا از رضا خواسته ام تا شاید بگذارد که غلامش بشوم همه گفتند محال است ولی، دلخوشم من به محالات رضا حب رضویست بهر من سرمایه در زیر لوای او گرفتم سایه خوشبخت منم که در تمام عمرم با او شده ام ز کودکی همسایه 25 / 10 / 1391برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : علی هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به اخر راه هم رسیده ای اینجا برای عشق شروعی مجدد است هر چند كه حال روز زمين و زمان بد است يك تكه از بهشت در آغوش مشهد است حتي فرشته اي كه به پابوس آمده انگار بين رفتن و ماندن مردد است حق معرفتي به هر نگاهم داده در حلقهي عشق خويش راهم داده اين ها همه علتش فقط يك چيز است ايرانيام و رضا پناهم داده آرزويم نه به دل باغ بهشت و حور است نه مرا جنت و فردوس برين منظور است يا غريب الغربا پاره قلب زهرا خواهشم خواهش سلماني نيشابور است دلم امشب برای تو هوایی است سکوت من ز درد بی نوایی است الا ای یوسف شهرخراسان دلم بی تاب اسماعیل طلایی است ای سر همیشه خاک سر کوی یار باش هرگز زجا ملرز و به آن استوار باش آنقدر گویمت که انیست فقط رضاست پس تا ابد به صحن و سرایش غبار باش پيوندها |
||
![]() |